غزلغزل، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

یادداشت هایی برای غزل

روز بزرگداشت حافظ

غزل جان امروز بزرگداشت حافظ شیرازی است برای همین برایت تفالی زدم به حافظ و این شعر آمد برایت می نویسم دوست دارم عزیزکم در آینده بتونی شعر های حافظ  را بخونی و حفظ کنی و در مشاعره شرکت کنی . غزلم امشب یک مناسبت دیگه هم هست شب دحوالارض. روز بیست و پنجم ماه ذیقعده روزی که خدای مهربان به بندگانش منت نهاده و به زمین خاکی حیات بخشید همچنین روز میلاد حضرت ابراهیم و حضرت عیسی (ع ) به همین مناسبت ها این شب و روز خیلی ویژه شده و آدابی دارد و شب زنده داری در این شب خیلی سفارش شده. برای همین امشب دعا می کنم که خدا غیبت  امام مهدی را  به اتمام برساندتا آن امام عزیز ظهور نماید و چشمان ما به جمالش روشن گردد تا زمین پر از نور و زیبایی شود و...
21 مهر 1391

روز جهانی کودک

روز جهانی کودک بر غزل عزیزم و تمامی بچه های جهان مبارک باد غزل من چند روزی است که به شهر اردبیل سفر کرده تا به دیدار خاله اش و بقیه فامیل های مامانش بره جاش خالی است انشالله که بهش خوش بگذره و به سلامتی برگردند کار های که غزل یاد گرفته بود کلاغ پر بود و دیگه این که دستش را به دهانش می زد و صدای آآآآآ را در می آورد و  دیگه اینکه وقتی بهش می گیم الله اکبر بگو دستاش را کنار گوشش می ذاره و کلمه های آقا  و غر و غار را قشنگ می گه ...
16 مهر 1391

عمه گفتن غزل

میلاد با سعادت امام رضا (ع) بر همگان مبارک باشد. این رضاکیست که عالم همه خشنود رضاست این رضا کیست که بــــــر درد دل خلق دواست ای ضعیفی که تـــــو را پشت و پناهـــــی نبوَد شـــو پناهنده به شاهی که معین الضعفاست ساکن کــــــــوی رضا باش که این ابـــــــر کرم سایه‌ی رحمت او بر ســـــر سلطان و گداست دامن ضامن آهــــــو مــــده از دســــــت که او دوســـــت را ضامن و فـــریاد رس روز جزاست راستی امروز غزل کلمه عمه را  یاد گرفته و به عمه اش در شب میلاد عیدی داده و عمه اش رو ذوق زده کرده ...
6 مهر 1391
1